نویسنده: دکتر طهماسب محتشم دولتشاهی




 
یکی از تقسیم بندیهای مهم از بازار با توجه به تعداد شرکت کنندگان در آن یعنی تعداد تقاضا کنندگان و عرضه کنندگان در بازار تحقق پیدا می کند. اگر در یک طرف بازار حداقل یک نفر (عرضه کننده یا تقاضا کننده) شرکت داشته باشد، این نوع بازار را بازار «انحصاری» (فروش یا خرید) می نامند. در بازار چند قطبی فروش (یا به طوری که مشهور است: بازار چند قطبی)، چند نفر عرضه کننده در مقابل تعداد زیادی تقاضا کننده قرار گرفته اند. اگر در دو طرف بازار تعداد بیمشاری عرضه کننده و تقاضا کننده وجود داشته باشد در این صورت این نوع بازار را بازار رقابت کامل می خوانند. به طوری کلی از این طریق، بازارها را می توان به انواع مندرج در جدول تقسیم بندی کرد.

عرضه
↓کنندگان

تقاضا←
کنندگان

یک خریدار

چند خریدار

خریداران بیشمار

یک فروشنده

 

انحصار دوجانبه

انحصار محدود فروش

انحصارفروش
(بازار انحصاری)

چند فروشنده

 

انحصار محدود
خرید

چند قطبی
دو جانبه

چند قطبی
فروش

فروشندگان بیشمار

 

انحصار خرید

چند قطبی خرید

رقابت کامل

نوع بازار در اغلب جوامع صنعتی به صورت بازار «چند قطبی فروش» است یعنی چند عرضه کننده در مقابل تعداد کثیری تقاضا کننده قرار گرفته اند، مثل اتومبیل، سیگار و غیره. ما در مباحث بعدی شرایط خاص بازارهای رقابت کامل، انحصار و رقابت انحصاری، را بیشتر مورد بررسی قرار می دهیم.

بازار رقابت کامل

بازار رقابت کامل بازاری است که در آن تعداد زیادی فروشنده، کالاهای مشابهی را به تعداد بیشماری خریدار عرضه می کنند. اکنون در این بخش تمام خصوصیات بازار را به طور اختصار شرح داده و سپس ضمن مروری بر چگونگی تعیین قیمت در این بازار، موقعیت تعادل کوتاه مدت واحد تولیدی در بازار رقابت کامل را مورد بحث قرار می دهیم. چون هدف تولید کننده از تولید، به دست آوردن حداکثر سود است می خواهیم ببینیم چنانچه تولید کننده در این نوع بازار فعالیت کند باید چه مقدار تولید نماید تا به حداکثر سود دست پیدا کند. ابتدا سخن خود را با شرح خصوصیات بازار رقابت کامل آغاز می کنیم. به طور کلی به بازاری رقابت کامل گویند که در آن شرایط زیر حاکم باشد:

1- همگن بودن کالاها- کالاهای واحدهای تولیدی در یک صنعت خاص در بازار رقابت کامل کاملاً مشابه هستند به طوری که خرید از این و یا آن واحد تولیدی برای مصرف کننده بی تفاوت است. از آنجا که کالاهای تولیدی مشابه اند هیچ خریدای حاضر نیست قیمتی بیش از قیمتی که سایر فروشندگان مطالبه می کنند به یک واحد تولیدی خاص پرداخت نماید.
2- تعداد زیاد فروشنده (تولید کننده)- تعداد فروشندگان در بازار زیاد هستند به طوری که مقدار فروش هر کدام از آنها در مقایسه با کل مقدار فروش در بازار ناچیز بوده و لذا فروشندگان به تنهائی قدرتی در تعیین و تغییر قیمت بازار ندارند.
3- تعداد زیاد مصرف کننده- به همین ترتیب تعداد مصرف کنندگان به حدی زیاد است که خرید هر کدام در مقایسه با کل خرید در بازار ناچیز می باشد و لذا مصرف کنندگان نیز به تنهائی تأثیری در تعیین و تغییر قیمت بازار ندارند.
4- سیال بودن عوامل و منابع تولیدی- در دراز مدت عوامل و منابع تولیدی سیال هستند به طوری که از آنها برای تولید هر نوع کالایی می توان استفاده نمود. در دراز مدت هیچ گونه موانعی جهت ورود به صنعتی خاص و یا خروج از آن وجود ندارد به طوری که در هر زمان تولید کنندگان می توانند کالای مورد نظر خود را تولید نمایند.
5- شفافیت بازار- در رقابت کامل بازار شفاف است، یعنی خریداران و فروشندگان به خوبی می توانند خصوصیات بازار را در نظر بگیرند. اطلاعات آنها از بازار کامل است و می توانند توابع هزینه و درآمد خود را تا حدودی پیش بینی نمایند.
6- حداکثر سود و حداکثر مطلوبیت- در این بازار هدف تولید کنندگان رسیدن به حداکثر سود و هدف مصرف کنندگان حصول حداکثر مطلوبیت است.
7- عدم وجود تبانی و سازش- تبانی و ایجاد اتحادیه بین تولید کنندگان و یا بین مصرف کنندگان میسر نیست.

الف- تعادل ایستا (1)

در بازاری با خصوصیات فوق بدون در نظر گرفتن عامل زمان گفتیم که قیمت به وسیله عرضه و تقاضا تعیین می گردد در شکل 35 می بینیم که منحنی های عرضه و تقاضا با خصوصیاتی که دارند در یک نقطه با هم تلاقی می نمایند (2)‌ که این نقطه را نقطه تعادل بازار گویند (نقطه E).
نقطه E بدین جهت نقطه تعادل است که در قیمت P هر دو گروه عرضه کنندگان و تقاضاکنندگان مایلند مقدار ثابتQ' را در بازار عرضه و تقاضا نمایند.
این گونه تعادل را تعادل پایدار می نامند چون به ازاء هر قیمتی بالاتر از قیمت P (شکل 36) موجب می گردد که اضافه عرضه به وجود آید. اضافه عرضه در بازار باعث پائین آوردن قیمت می شود و لذا دوباره قیمت به حالت تعادل پایدار یعنی P کاهش می یابد. همچنین به ازاء قیمت های پائین تر از P اضافه تقاضا به وجود آمده که موجب افزایش قیمت تا سطح 'P می گردد.
در موقعیت تعادل پایدار می توان گفت چون تقاضا و عرضه هر دو تابع قیمت هستند یعنی پس بدون در نظر گرفتن بُعد زمانی یک قیمت و فقط یک قیمت یگانه به وجود می آید. برای اثبات این موضوع می توان شکل عمومی توابع تقاضا و عرضه خطی را از نظر جبری نوشته و با هم قطع داد (شکل 37).
تابع تقاضا
تابع عرضه
اگر بخواهیم نقطه تلاقی دو تابع را به دست آوریم آن دو را مساوی یکدیگر قرار می دهیم.

 
 a – c = bQ + dQ

a-c = q (b+d) ⇒ q =

مشاهده می گردد که بایستی a > c باشد تا Q مقدار مثبتی داشته باشد.
اگر Q را در یکی از دو تابع بگذاریم P که قیمت تعادل است به دست می آید (P).

به طوری که گفته شد در تحلیلهای گذشته زمان را ساکن در نظر گرفتیم یعنی فرض شده بود که تطبیق عرضه و تقاضا بدون وقفه زمانی انجام می گیرد. حال آنکه این امکان وجود دارد که عرضه با وقفه زمانی به تغییرات تقاضا پاسخ دهد یعنی در حقیقت عامل زمان را نیز در نظر بگیریم. با در نظر گرفتن عامل زمان تحلیل ما از تحلیل ساکن به تحلیل پویا تغییر خواهد نمود.

ب- تعادل پویا (4)

در تحلیل پویا، تغییرات تقاضا بستگی به وضعیت منحنی های عرضه و تقاضا نسبت به یکدیگر دارد. به فرض که قدر مطلق شیب منحنی عرضه بیشتر از قدرمطلق شیب منحنی تقاضا باشد (شکل 38- الف) انتقال منحنی تقاضا از به با قیمت اگر عرضه بدون وقفه زمانی تا نقطه (مقدار تعادل) افزایش یابد منجر به افزایش تقاضایی معادل می گردد.
ولی اگر عرضه نتواند بلافاصله عکس العمل نشان دهد، قیمت به افزایش می یابد.در دوره زمانی بعد عرضه با توجه به قیمت تا مقدار افزایش پیدا می کند ولی تقاضاکنندگان قیمت را برای این مقدار (〖q`〗_1) حاضر به پرداخت می باشند. حال چون عرضه کنندگان نمی توانند بلافاصله عرضه را کاهش دهند ناچارا را پذیرفته و از طریق آن کالای خود را به فروش می رسانند. این قیمت باعث می شود که عرضه کنندگان در دوره بعد مقدار عرضه خود را تا محدود نمایند. روند مذکور در زمانهای متعددی ادامه پیدا می کند و بالاخره بعد از گذشت چندین دوره طولانی، مجدداً قیمت و مقدار به نقطه تعادل خواهد رسید. چون عکس العمل عرضه کنندگان و تقاضاکنندگان به صورت تارعنکبوتی به دور هم تنیده شده از این جهت روند یاد شده به نظریه تارعنکبوتی عرضه مشهور گردیده است.
موردی که توضیح داده شد به تعادل منجر می شد ولی در حالت دیگر که قدر مطلق شیب منحنی عرضه کمتر از قدرمطلق شیب منحنی تقاضا باشد (شکل 39- الف) جریان تارعنکبوتی به تعادل نخواهد رسید و در هر دور زمانی بیشتر از حالت تعادل دور خواهد گردید.
بالاخره مورد سوم وقتی است که عدم تعادل عرضه و تقاضا با نسبت معینی در طول زمان تکرار می گردند و هیچگاه به تعادل اولیه رجعت نخواهد نمود.
توجه کنید که در شکلهای (38 و 39 و 40ب) رابطه بین قیمت اولیه و قیمتهای دوره های بعدی با توجه به بعد زمانی t نشان داده شده اند و به طوری که ملاحظه می گردد در مورد اول در هر دوره زمانی قیمت به قیمت تعادل ( )نزدیک می گردد، در حالی که در مورد دوم دور شده و در مورد سوم با فاصله های معینی تکرار می شود.
نظریه تار عنکبوتی عرضه یا تحلیل پویای عرضه و تقاضا را به خوبی می توان در بازار محصولات کشاوری مشاهده نمود. اغلب، کشاورزان قیمت روز را در نظر گرفته و برای سال بعد کشت می نمایند که با توجه به موقعیت منحنی های عرضه و تقاضا مواردی که شرح داده شده پیش می آید. (5)

پ- تعادل واحد تولیدی در بازار رقابت کامل

می خواهیم ببینیم که واحد تولیدی در کوتاه مدت جهت رسیدن به حداکثر سود چگونه در این نوع بازار به فعالیت می پردازد. (6) چون هر واحد تولیدی در این بازار نمی تواند تأثیری بر قیمت بگذارد، اجباراً قیمت بازار (P) را پذیرفته و براساس آن کالای خود را تولید و به فروش می رساند. از طرف دیگر با توجه به اینکه مقدار تولید هر واحد تولیدی در مقایسه با کل تولید در بازار ناچیز است، واحد تولیدی می تواند با قیمت بازار هر مقدار که بخواهد به فروش رساند. بنابراین منحنی تقاضا برای کالای او خط مستقیم و به موازات محور Xها می باشد. به عبارت دیگر کشش تقاضا برای کالای او بی نهایت است ( شکل41).

اگر قیمت بازار به دلیل انتقال یکی از منحنی های عرضه و تقاضا و یا هر دوی آنها تغییر پیدا کند، خط تقاضا برای واحد تولیدی نیز تغییر مکان خواهد داد. به طوری که در شکل 41 ملاحظه می شود انتقال تقاضا از DD به باعث می شود که منحنی تقاضا برای بنگاه تولید نیز به تغییر مکان دهد.
گفتیم که واحد تولیدی در رقابت کامل می تواند به قیمت بازار هر مقدار که بخواهد به فروش رساند که نتیجه می شود درآمد متوسط و درآمد نهایی به ازاء هر قمدار فروش با قیمت برابر هستند و لذا منحنی های درآمد متوسط (AR) و درآمد هایی (MR) بر خط قیمت (منحنی تقاضا) منطبق می باشند (شکل 41).
درآمد متوسط عبارت از نسبت درآمد کل بر مقدار فروش AR= می باشد. گفتیم درامد نهایی درآمدی است که به ازاء آخرین واحد فروش کسب می گردد، به عبارت دیگر درآمد نهایی مساوی درآمد کل واحد فروش nام منهای درآمد کل واحد فروش (1- n) ام است، پس
حاصل موضوع انطباق منحنی های تقاضا، در آمد متوسط و درآمد نهایی برای واحد تولیدی که در بازار رقابت کامل فعالیت می کند را بررسی می کنیم.



در جدول شماره 16 مشاهده می شود قیمت فروش (P) به ازاء هر مقدار فروش ثابت و مساوی 5 ریال است. ردیف های مربوط به AR و MR نیز به ازاء هر مقدار فروش 5 ریال را نشان می دهند پس نتیجه می گیریم که منحنی تقاضا، AR و MR خطی به موازات محور Xها در سطح 5 ریال می باشد.
چنانچه درآمد کلTR را نیز رسم کنیم خطی خواهد بود که از نقطه O مبداء مختصات شروع شده و به طرف بالا صعود می نماید (شکل 42).

بعد از این مقدمه حال ببینیم که واحد تولیدی در کوتاه مدت چقدر بایستی تولید نماید تا حداکثر سود را کسب کند. واحد تولید دارای منحنی هزینه کل متوسط (ATC) و هزینه نهایی (MC) به صورت شکل 43 می باشد.
برای اینکه درآمد و هزینه واحد تولیدی را با هم مقایسه کنیم منحنی های هزینه را در شکل 41 اضافه می کنیم شکل (44)
منحنی هزینه نهایی (MC) و خط قیمت P همدیگر را در نقطه M قطع می نمایند که در این حالت واحد تولیدی مقدار را تولید و عرضه می کند (که در مقابل عرضه کل بازار مقدار ناچیزی است). واحد تولیدی به ازاء مقدار تولید یعنی جایی که MC و قیمت P با هم برابر باشند، حداکثرسود را به دست می آورد و در حال تعادل خواهد بود. (7) در آمد کل واحد تولیدی به ازاء مقدار تولید مساوی سطح و هزینه کل آن مساوی سطح می باشد. اگر هزینه کل را از درآمد کل کم کنیم، ‌سود کل واحد تولیدی به دست می آید که در شکل 44 سطح هاشور زده می باشد.

برای اینکه ثابت کنیم که موقعیت P= MC موقعتی حداکثر سود برای واحد تولیدی که در بازار رقابت کامل فعالیت می کند می باشد به جدول 17 توجه کنید:

MC هزینه نهایی

TVCهزینه متغیر کل

Qمقدار

10
9
10
11
12
13
15
16

10
19
29
40
52
65
80
96

1
2
3
4
5
6
7
8


جدول 17
اگر قیمت بازار 12= P باشد ببینیم که واحد تولیدی چه مقدار باید تولید کند تا حداکثر سود را به دست آورد. برای اینکه اثبات این قضیه را ساده کنیم می توانیم بگوئیم واحد تولیدی تا جایی تولید می کند و می فروشد که فروش واحد اضافی سود آور باشد (یعنی سود واحد نهایی فروش مثبت باشد). بدون در نظر گرفتن هزینه ثابت که به ازاء هر مقدار تولید ثابت می باشد، می توان نوشت: (8) P-MC= سود واحد نهایی فروش.
اکنون با توجه به رابطه فوق، افزایش سود نهایی را به ازاء مقادیر مختلف تولید و فروش محاسبه می کنیم:

مشاهده می شود که اگر بنگاه تولیدی یک واحد کالا به فروش رساند، سود واحد نهایی تولید 2 ریال است و اگر دو واحد تولید و بفروشد، سود نهایی 3 ریال می باشد تا اینکه اگر 5 واحد تولید کند سود نهایی مساوی صفر است. تولید و فروش واحد ششم کالا نه تنها سودی برای واحد تولیدی عاید نمی سازد بلکه یک ریال هم ضرر می دهد چون سود منفی است. به طوری که در شکل 45 نیز ملاحظه می گردد واحد تولیدی به ازاء واحدهای تولید تا Q =5 واحد، سود می برد که سود کل آن نیز مجموع سودهای نهایی هر واحد تولید است ولی اگر بیش از 5 واحد تولید کرده و بفروشد، زیان می دهد. به طور خلاصه می توان گفت تا جایی که خط قیمت بالای منحنی MC بالای خط قیمت P قرار می گیرد، واحد تولیدی ضرر می دهد. چون P وMR در رقابت کامل یکی هستند می توان گفت که موقعیت حداکثر سود بگاه به طوری کلی حالت MC = MR = P می باشد.
توجه کنید که ما جهت سهولت، در امر اثبات موقعیت حداکثر سود یعنی MC = P، هزینه ثابت را در نظر نگرفتیم. ولی می توان گفت چون به ازاء هر مقداری از تولید مبلغی ثابت به عنوان هزینه ثابت ازسود کم می شود بنابراین اگر هزینه ثابت را نیز در نظر بگیریم موقعیت MC = P موقعیت حداکثر سود بنگاه می باشد.

وضعیت حداکثر سود برای واحد تولیدی در بازار رقابت کامل را هم می توان مستقیماً به طریق هندسی از مقایسه درآمد کل و هزینه کل بیان نمود. منطقاً می توان گفت که سود کل وقتی حداکثر می گردد که فاصله عمودی بین منحنی های درآمد کل و هزینه کل حداکثر مقدار خود را داشته باشد. به طوری که در شکل 46 دیده می شود فاصلهTR وTC به ازاء مقدار حداکثر فاصله را دارا می باشد. پس سود کل به ازاء مقدار تولید حداکثر می گردد.
با توجه به اینکه در رقابت کامل منحنی درآمد کل خطی TRمی باشد، برای به دست آوردن فاصله حداکثر بین TR وTC کافی است که خطی به موازات TR بکشیم و آن را آنقدر تغییر دهیم تا بر منحنیTC مماس شود. فاصله عمودی بین این نقطه تماس (نقطه M شکل 46) وTR فاصله حداکثر را نشان می دهد.
مقدار که از این طریق به دست می آید کاملاً با وقتی که مقدار تولید را در موقعیت حداکثر سود MC= Pبه دست می آوریم، مطابقت می نماید.

پی نوشت ها :

Stati1c
منحنی های عرضه و تقاضا ممکن است در بیش از یک نقطه با یکدیگر تلاقی نموده و یا اصولاً در صفحه Poq یکدیگر را قطع نکنند. اشکال مربوطه را رسم و بحث کنید.
فرض کنید توابع تابع و عرضه برای کالای x عبارتست از

قیمت و مقدار در حال تعادل برای این کالا را پیدا کنید
Dynamic
Woll, Allgemeine Volkswirtschartslehre, 7. Auflage 1981, Muenchen S. 100
جهت اطلاع از تعادل واحد تولیدی در دراز مدت مراجعه کنید به اقتصاد خرد، تألیف نگارنده.
توجه کنید سود مساوی تفاضل بین درآمد کل و هزینه کل است یعنی л= TR – TC باید Q طوری انتخاب شود که л حداکثر گردد.
جهت سهولت امر می توان فرض کرد که هزینه ثابت مساوی صفر است.

منبع مقاله :
محتشم دولتشاهی طهماسب (1390) مبانی علم اقتصاد: اقصاد خرد، اقتصاد کلان تهران: چاپ سی و یکم، ویراست ششم (1390)